سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سیف ما قلم ما

وبلاگ سیف ما قلم ما و سیف دیروز قلم امروز صرفا برای رفاه دانشجویان و دوستداران دانش است شاید توانسته باشم در حد توان خدمتی به جامعه کرده باشم.

محمود سیف

    نظر

  

بسم الله الرحمن الرحیم

 در تقدم ملاکها هیچ ارزش و ملاکی مهمتر از تقوی و جهاد در راه

 خدا نیست و همین تقدم ارزشی و الهی باید معیار انتخاب و امتیا

ز دادن به افراد و استفاده از امکانات و تصدی مسئولیتها و ادار

ه کشور و بالاخره جایگزین همه سنتها و امتیازات غلط مادی

و نفسانی بشود.چه در زمان جنگ و چه در حالت صلح ،چه امروز

و چه فردا که خدا این امتیاز را به آنان عنایت فرموده است و صرف

 امتیاز لفظی و عرفی کفایت نمیکند که باید هم در متن قوانین

و مقررات و هم در متن عمل و عقیده و روش و منش جامعه پیاد

ه شود و مصلحت زجر کشیده ها و جبهه رفته ها و شهید و اسیر و

مفقود و مجروح داده ها و در یک کلام مصلحت پا برهنه ها و و گو

د نشین ها و مستضعفین  بر مصلحت قاعدین در منازل و مناسک

و متمکنین و مرفهین گریزان از جبهه و جهاد و تقوا و نظام اسلامی

 مقدم باشد و نسل به نسل و سینه به سینه شرافت و اعتبار پیشتازان

 این نهضت مقدس و جنگ فقر و غنا محفوظ بماند .

 امام خمینی (قدس سره  

    
 

 **********************************************************************************************************

           امام علی                                     

   نامه 53 نهج البلاغه ( خطاب به مالک اشتر )                        

به هر حال ، روى پوشیدنت از مردم به دراز نکشد ، زیرا روى پوشیدن والیان از رعیت خود ، گونه‏اى نامهربانى است به آنها و سبب مى‏شود که از امور ملک آگاهى اندکى داشته باشند . اگر والى از مردم رخ بپوشد ، چگونه تواند از شوربختیها و رنجهاى آنان آگاه شود . آن وقت ، بسا بزرگا ، که در نظر مردم خرد آید و بسا خردا ، که بزرگ جلوه کند و زیبا ، زشت و زشت ، زیبا نماید و حق و باطل به هم بیامیزند . زیرا والى انسان است و نمى‏تواند به کارهاى مردم که از نظر او پنهان مانده ، آگاه گردد .

 

  ************************************************************************

چه کسی قضاوت خواهد کرد؟

  

بخشی از مقاله : حدود اختیار ، مالکیت و زمامداری زن 

یکی از معمولترین نوع قاچاق انسان که به دلیل سود سرشار آن مطمع نظر گروهها و باندهای سازمان یافته است قاچاق زنان و دختران برای استفاده از آنها در کارهای فساد و فحشا و وادار کردن آنها به روسپی گری و بعضاً به کارگیری در مشاغلی چون پیشخدمتی و کلفتی است . در مورد قاچاق زنان ذکر این نکته ضروری است که تقریباً هیچ نقطه ای از جهان را نمی توان یافت که به نوعی از این پدیده و پیامدهای شوم آن تهی باشد ، اما برخی از مناطق جهان به طور سنتی و یا بدلایل دیگر ، بیشتر با آن دست به گریبان است ، پس از فروپاشی کمونیسم، تجارت زنان و دختران کشورهای اروپای شرقی و مرکزی و همچنین جمهوریهای شوروی پیشین افزایش چشمگیری یافته است

                                               چاپ در هفته نامه ی اشترانکوه متن کامل 

 

 مالکیت زننقد : حدود اختیار ، زمامداری و مالکیت زن  توسط دکترعزت الله دهقان

نماینده  محترم مردم دورورد و ازنا

در مجلس شورای اسلامی

آیا نسبت وجود تناقض در این قانون اهانت غیرمستقیم به مردم و نویسندگان این قانون که به عنوان خبرگان تدوین قانون اساسی، گلهای سرسبد حوزه و دانشگاه بوده اند، نخواهد بود که یکی از آنها شهید بزرگوار بهشتی و دیگری، صدوقی و آن دیگر هاشمی نژاد است؟ بالندگی قانون مترقی اساسی ایران واقعیتی است که بسیاری از حقوقدانان جهان را به تعجب واداشته است. واژه تناقض که مورد ادعای نویسنده است واژه ای است که در زمان تدوین اصول مذکوره در مشروح مذاکرات خبرگان، حتی به زبان بنی صدر و امثال وی جریان نداشته است.

                                        چاپ در هفته نامه ی اشترانکوه – شماره 239 – 16 مهر 86 

 

زنان و حرفهان ناگفته آنانبخشی از مقاله : زنان و حرفهای ناگفته 2

ما زنان امــروز بسیار خرسندیم هنگامی که جامعه به سمت شایسته سالاری در حرکت است. مردان و متفکران این جامعه در تبیین حقوق زنان مساعی لزم را می نمایند و سعــی در شناسـاندن حقـوق زن و زن بـه عـنوان وجودی با صلاحـیت و بـا استعداد دارنــد. در این راستا از مدیرمسوول مجله اشترانکوه به دلیل چاپ مقالاتی تحت عنــــــوان (اختیار زمامداری و صلاحیت زن) نوشته آقای محمود سیف در بیان حقوق زنان کمال تشکر و قدردانی را داریم.    اشترانکوه شماره ??? / ?? آذر ?? 

 

بخشی از مقاله : نگاهی به نقد آقای عزت اله دهقان 

  نویسنده ناهید رحمتی دانشجوی کارشناسی ارشد  

با توجه به اینکه بسیاری از عزیزان مقالات پیشین آقای سیف را خوانده اند و طرفداران بسیاری نیز دارد لازم به ذکر است که هیچ گونه اظهار نظری دال بر اینکه نویسنده قصد توهین به آرزوها و شخصیت های عزیز و محبوب و مظلوم انقلابی را داشته است وجود نداشته بلکه آنچه محرز است اینکه آقای دهقان این قصد را داشته اند که با استفاده از مظلومیت و محبوبیت نامبردگان به تحریک احساسات مردم انقلابی دامن بزنند. در ثانی قانون اساسی ما که نوشته شده بوسیله ی خبرگان و از انواع صافی ها گذشته است در سال 68 مورد بازنگری قرار گرفته و این بیانگر این است که ممکن است از افکار بشری نیز خطا صادر شود و ی ایرادی بر آن وارد باشد.  چاپ در هفته نامه محترم اشترانکوه ، شماره 242 ، 9 آبان 86

 

  بخشی از مقاله : زن ، تساوی ؟ تشابه ؟ نویسنده میترا لشنی ( دانشجو )

در کشور ما نیازمندی به نهضت زن هست. اما نهضت سفید اسلامی نه نهضت سیاه و تیره اروپایی.  

نهضت اسلامی زن باید سفید باشد. نه سیاه و تیره و نه قرمز و نه کبود و نه بنفش. نهضتی که احترام پدران را نزد دختران و احترام شوهران را نزد زنان از خیال نبرد. اساس خانواده را متزلزل نکند.  

نهضتی که زنان را به شوهرداری و مادری و تربیت فرزندان بدبین نکند کاری نکند که از سوی اقیانوسها ناله به آسمان بلند شود که ای وای کانون مقدس خانواده متلاشی شد. اطمینان پدری از میان رفت. نهضتی که دست جوانان شهوت پرست از شرکت و دخالت در آن کوتاه باشد. نهضتی که براستی از تعلیمات عالیه اسلامی سرچشمه بگیرد. نه اینکه به نام تغییر قانون مدنی قوانین مسلم اسلامی دستخوش هوا و هوس قرار گیرد. نهضتی که در درجه اول به یک بررسی عمیق و منطقی بپردازد تا روشن کند در اجتماعاتی که نام اسلام بر خود نهاده اند چه اندازه تعلیمات اسلامی اجرا می گردد؟

زن ایرانی می تواند نهضتی بپا کند که هم نو و دنیاپسند است و هم منطقی و هم از فلسفه چهارده قرن خودش سرچشمه گرفته باشد. بدون اینکه دست گدایی به سوی دنیای ...  

 چاپ در هفته نامه محترم اشترانکوه ، شماره 242 ، 9 آبان 86 

   

محمود سیفبخشی از جوابیه محمود سیف به نقد آقای عزت اله دهقان :

آقای دکتر نقایص یا تناقض ؟  

1ـ عدم اشراف به کل مقاله که در 5 شماره نشریه به چاپ رسیده است و صرفاً با استناد به بخش دوم مقاله که جزئی از کل مقاله هست موجب گردیده که نویسنده محترم نتوانند به تمامی مباحث مطروحه دسترسی داشته باشند و همین عامل باعث گردیده که قضاوت نه چندان کارشناسانه و جامعی از مقاله مرقوم فرمایند.

2ـ اشاره به واژه «تناقض» که در چندین جای نقد به چشم می خورد معلوم نیست در کجای بخش دوم این مقاله از سوی حقیر نوشته شده که در پاره ای از موارد به دلیل خستگی مفرط افکار و خصوصاً چشم، کلمات اشتباهی دیده می شوند و در روانشناسی هم به ثبوت رسیده که آدم گرسنه وقتی در خیابان به دنبال رستورانی جهت صرف غذا می گردد، کتابفروشی را کباب فروشی و بالعکس زمانی که بدنبال کتاب می گردد کباف فروشی را کتاب فروشی می بیند و اما گلایه ای که بر استاد هست اینکه نمی توان به صرف خطای چشم از سوی جناب عالی بنده را مورد کم لطفی قرار داده و حتی با انتساب واژه تناقض که مورد ادعای بنده قرار داده اید و حقیقت کذب است، در ردیف خیانتکاران و حتی بالاتر از آنان (بنی صدر و...) فرض نمایید، می دانید که نه تنها در این مورد اشتباه بزرگی را مرتکب شده که اولاً واژه ذهنی خود را به اینجانب نسبت داده اید، ثالثاً با تکیه بر آن مورد اتهام و اهانت غیرمستقیم به مردم و نویسندگان قانون و در ردیف خائنانی که به ارزشهای نظام و اسلام هستند، محکوم نموده اید و این گناهی نابخشودنی در محضر خداست که در آیه 37 سوره اسراء می فرمایند: «و لا تفف ما لیس لک به علم، ان سمع والبصر والفواد کل اولئک کان عنه مسئولا» (نسبت به چیزی که به آن علم و اصلاح نداری پی گیری مکن که هم گوش و هم چشم و هم زبان نزد خدا مسوولند) یعنی نه کسی را تکفیر کن و نه سرزنش و نه مورد اهانت که پاسخگوی نزد پروردگاری.

3ـ اشتباه و خطا و شاید بهتر بگویم کم لطفی استاد در کلمه «تناقض» به جای نقایص کهدر متن آمده است موجب گردیده بار دیگر با زیر سؤال بردن نویسنده به تخطئه قانونی با اصول دموکراسی و مردم سالاری و توهین به مقام شامخ شهدایی چون شهید بزرگوار دکتر بهشتی و هاشمی نژاد و صدوقی و... مردم، به تحریک احساسات مردم و جریحه دار کردن قلب آنان مبادرت کرده اید که از کسی همچون حضرتعالی بعید به نظر می رسد آن هم شخص مورد اعتمادی که بهترین و باهوش ترین و سالمترین قشر جامعه یعنی جوانان دانشجو بایستی از امثال شما درس گذشت، فداکاری، ایثار، تعهد، تدین، تخصص و اعتماد را فرا گیرند و خوب می دانیم که با مقدمه ای که پیش از این گذشت، نقد از درجه اعتبار نه چندان بالایی برخوردار است و همین واژه کذایی می تواند در محاکم مطبوعاتی به سوابق تحقیقاتی، پژوهشی و علمی شما که صاحب چندین عنوان کتاب و مقاله هستید لطمات جبران ناپذیری وارد نماید.  چاپ در هفته نامه اشترانکوه     متن کامل جوابیه  

  

 قلم توتم من استسیف ما قلم ما

قلم توتم من است، توتم ماست، به قلم سوگند، به خون سیاهی که از حلقومش می‌چکد سوگند، به رشحه خونی که از زبانش می‌تراود سوگند، به ضجه‌های دردی که از سینه اش برمی‌آید سوگند... که توتم مقدسم را نمی‌فروشم، نمی‌کشم، گوشت و خونش را نمی‌خورم، به دست زورش تسلیم نمی‌کنم، به کیسه زرش نمی‌بخشم، به سرانگشت تزویرش نمی‌سپارم، دستم را قلم می‌کنم و قلمم را از دست نمی‌گذارم، چشم‌هایم را کور می‌کنم، گوش‌هایم را کر می‌کنم، پاهایم را می‌شکنم، انگشتانم را بند بند می‌برم، سینه‌ام را می‌شکافم، قلبم را می‌کشم، حتی زبانم را می‌برم و لبم را می‌دوزم...‌اما قلمم را به بیگانه نمی‌فروشم .
قلم توتم من است،‌امانت روح القدس من است، ودیعه مریم پاک من است، صلیب مقدس من است، در وفای او، اسیر قیصر نمی‌شوم، زرخرید یهود نمی‌شوم، تسلیم فریسیان نمی‌شوم. بگذار بر قامت بلند و راستین و استوار قلمم به صلیبم کشند، به چهارمیخم کوبند، تا او که استوانه ی حیاتم بوده است، صلیب مرگم شود، شاهد رسالتم گردد، گواه شهادتم باشد، تا خدا ببیند که به نامجویی، بر قلم بالا نرفته‌ام، تا خلق بداند که به کامجویی بر سفره گوشت حرام توتمم ننشته‌ام. تا زور بداند، زر بداند و تزویر بداند که‌امانت خدا را، فرعونیان نمی‌توانند از من گرفت، ودیعه عشق را قارونیان نمی‌توانند از من خرید و یادگار رسالت را بلعمیان نمی‌توانند از من ربود... قلم زبان خداست، قلم‌امانت آدم است، قلم ودیعه عشق است، هرکسی توتمی‌دارد. و قلم توتم من است.                                دکتر علی شریعتی