سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سیف ما قلم ما

وبلاگ سیف ما قلم ما و سیف دیروز قلم امروز صرفا برای رفاه دانشجویان و دوستداران دانش است شاید توانسته باشم در حد توان خدمتی به جامعه کرده باشم.

سخنان ارزشمندش

    نظر


مجموعه: خواندنیهای دیدنی



نیکی و سود خویش را در زیان دیگران مخواه.زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

عاشق عاشقی باش و دوست داشتن را دوست بدار، از تنفر متنفر باش و به
مهربانی مهر بورز، با آشتی آشتی کن و از جدایی جدا باش.زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

فاش نکردن اسرار مردم دلیل کرامت و بلندی همت است.زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

شریف ترین دلها دلی است که اندیشه ی آزار کسان درآن نباشد.زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

خورشید باش که اگر خواستی برکسی نتابی نتوانی .زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

عشق می ماند؛ انسان ها هستند که عوض می شوند .زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

خوشبختی از آن کسانیست که خواهان خوشبختی دیگران باشند .زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

اگر کسی را دوست داری، به او بگو . زیرا قلبها معمولاً با کلماتی که
ناگفته میمانند، میشکنند .زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

کسی که بر نفس خود غلبه نکرد بر هیچ چیز غالب نخواهد شد.زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

بردباری ، هنگامی خوب است که مبدأ منزهی داشته باشد ، وگرنه در مقابل
بیدادگری ، بردباری ناتوانی ، و ناتوانی مقدمه نابودی است.زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

انسانهایی که تنها هستند،همیشه در معرض خطر عشق اند.زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

همیشه اشتباهات مردم را ببخش نه به خاطر اینکه آنها سزاوار بخشش اند بلکه
تو سزاوار آرامش هستی.زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

آنچه را می شنوید به عقل سلیم و منش پاک و روشن بسنجید و آنگاه بپذیرید.زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

در دوره ای که از آن اوباش است بهتر است که اعتماد و اندیشه تان را پنهان
کنید.زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

راه جهان یکی است و آن راستیست .زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

من آینده را دوست دارم چون بقیه عمرم را باید در آن بگذرانم .زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از آنو همیشه قسمتی از غم دیگران باش نه دلیل آن.زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

هنگامی که همه یکسان فکر می کنند دیگر کسی بیشتر نمی اندیشد.زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

فرمان خوب ده تا بهره خوب یابی.زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

خداوند بی نهایت است و لامکان و بی زمان اما به قدر فهم تو کوچک .زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

نیکی و سود خویش را در زیان دیگری مخواه.زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

شریف ترین دل ها دلی است که اندیشه آزار کسان در آن نباشد .زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

بهترین زندگی دو جهان برای کسانی است که نیک بیاندیشند و پارسایی را
سرلوحه زندگی خویش کنند . زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

همسری که برای دخترت برگزیدی به او معرفی کن ولی انتخاب نهایی را به دست
خودش بسپار . زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

انسانی که گمراهی را ببیند و او را با دانش و خرد خویش راهنمایی نکند در
ردیف گناهکاران است . زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

انسان به هر چه که اراده کند خواهد رسید . اندیشه آدمی سازنده زندگی اوست . زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

خداوند این جهان زیبا را برای شادی انسان در مسیر نیک آفریده است .زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

کسانی در زندگی سرافراز و آسوده خواهند زیست که در زندگی به ندای وجدان
درونی خویش گوش فرا دهند و آن را ارج نهند . زیرا وجدان درونی همه
انسانها آنها را به سوی کردار نیک رهنمایی میکند . زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

وظیفه هر انسان در زندگی اش کار و کوشش و آبادی و پیشرفت جهان است . زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

هر کس باید بیاندیشد که کیست ؟ از کجا آمده است و برای چه در این جهان
زندگی میکند ؟ زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

انسان در گزینش خوب و بد زندگی اش آزاد است . هر زن و مردی بایستی بهترین
گفتار را بشنوند و مسیر خویش را در زندگی برگزیند .زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

بهشت و دوزخ ما در این جهان در دستان خود ماست . نیکی پاسخ نیکی است و
بدی سزای بدی . نتیجه زندگی ما حاصل اعمال ماست . زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

خوشبخت کسی است که خوشبختی دیگران را فراهم سازد .زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

هر یک از شما باید در کردار نیک به دیگری سبقت جوید و از این رو زندگی
خود را خوش و خرم سازد. زرتشت

*********سخنان زرتشت**********

زندگی شما وقتی زیبا و شیرین خواهد شد، که پندارتان، کردارتان و گفتارتان
نیک باشد.زرتشت


اخر الزمان

علایم آخرالزمان به نقل از پیامبر اسلام (ص) ومعصومین(ع)
در امت من روزگاری آید که درآن قاتل نمی داند که چرا کشته ومقتول نمی داند که چرا کشته شده. پرسیدند که چگونه ممکن است؟ فرمود: به سبب هرج و مرج. سپس فرمود: قاتل و مقتول در آتشند. و سپس: تو اگر توانستی از کشته شدگان باش.
زکات از مستحقین قطع کنند. مسکرات آشکار سازند. غیبت را خوشی وشوخی دانند. حرام را مباح دانند. نمازرا تاٌخیر بیاندازند. والدین را دشنام دهند وبه مرگ آنان شاد شوند. همسایه را جفا کنند. حیای کوچکان کم شود. برادر به برادر حسد ورزد. وفا کم شود. زنا فراوان گردد. کبر و منیٌت چون سم در دلها راه یابد. بیدادگری و جرایم آشکار گردد. مومنین خوار ومنافقین عزیز باشند. صورتشان صورت آدمی و دلهایشان دل شیطان است. زندانبانانی خواهند بود که درخشم خدای روز را شب وشب را روز می کنند، مبادا از همرازان آنان سازند. طلاق فراوان شود. مردان امت من خود را به طلا بیارایند ولباس ابریشم برتن کنند. مردم پست عمارتهای محکم رفیع البنیان بسازند. ظروف طلا و نقره استعمال می کنند. ربا را به صورت بیع ورشوه رابه اسم هدیه حلال شمرند. بعضی مردم به گورستان رفته و آرزوی مرگ کنند. از برای دنیا برادران خودرا بکشند. مرگ مفاجات زیاد شود. در راهها و شهرها غارت زیاد شود. فتنه و اضطراب بسیارشود. مردم محارم خودرا وطی نمایند. زنان خواننده زیاد شوند. زلزله فراوان گردد. عمرها کم شود. بلاها ظاهرگردد. تار و ساز آشکارگردد و آن را مستحسن شمارند. عابدان ریاکارند. و تاجران رباخوار و زنان ایشان زناکار. توانگران حج را برای تفریح و تجارت بجای آورند. بیشترعلما شریرترین خلق خدا هستند در زمین. فقهای گمراه کننده زیاد شوند. قرآن را به غنا خوانند. خونریزی زیاد شود. لجاجت در میان مردم آشکار گردد. فقر بسیار شود. سال به سال بدعت و شر و فسق و فجور از سال پیش زیادترگردد. درآن هنگام زیرزمین از روی آن بهتراست. باران ها در غیر موسم ببارد. جماعتی از پیروان شیطان ادعای امامت کنندومردم راگمراه و از دین منحرف سازند وای برآنانی که به دست خود کتاب می نویسند و از آن دکانی برای خود باز می کنند. از اینان با عنوان پلیدان در ملکوت آسمانها یاد می شود(چون کار به دست نااهل افتد چشم به راه قیامت باش--پیشاروی قیامت کذابینی خواهند بود، از آنان حذرکنید). کفار بر همه اهل اسلام مسلط شوند. دو گروه از عجم در هم ریزند به خونریزی- بر سر لفظ کلمه عدل- و آن روز است که یکی از اولاد من به سلطنت برسد و اسلام را طاهرکند و زمین را که پراز ظلم وجور شده از عدل و داد پر کند. چهاردیوارکاخ ظلالت درهم شکند و پرده ازروی دلها بردارد. دادمظلوم از ظالم بگیرد. وبه خانه کعبه تکیه کند و بگوید: اِنی بقیة ا...ِ وحجتهِ وخلیفةِ علیکم. او (خدا) کسی است که پیامبر خود را برای هدایت مردم فرستاد با دینی راستین و برحق تا او را برهمه ادیان پیروز گرداند.


پایان انتظار

    نظر

خـــــبر آمد خـــــــبری در راه  است

 

سر خوش آن دل که از آن آگاه است

 

سروده صاحب وبلاگ

 

پایان انتظار

 

الا یا ایــــــها الساقی جهان را باز غوغا شد

زمین و آسمانها را هـــــوای عشق شیدا شد

وزیده است آن نسیم صبح و آن بوی مسیحایی

سپیده از افق تابید و مهــشیدی هویــــــدا شد

بیــــــــائید ای هواداران و دستی بر دعا آریم

ز مغرب آمد آن خورشیـــد سپه سالار پیدا شد

بیا آن رزم شمشیـــــر بین و آن جنگ دلیرانه

کـــــزو باطل شده معدوم و حقش آشکارا شد

سخن از حــق همی رانیم و بر باطل بشورانیم

که موعود از سفــر آمد و آخر عهد کبری شد

خدا را ای ملامتــــگر چرا بر من زنی نیشت

نگه کن عالم هستی که محــــو خال سیما شد

ضمیر عاقبت اندیش سیف از ترس میگوید

خداوندا به یاد آرش به وقتی روی بر ما شد


چهار و هفت-شاعر محمود سیف

 

نمایش تصویر در وضیعت عادی

تقدیم به عشایر غیور و سرافراز زاگرس

چهارو هفت

    به عالم سرو نازی بختیاری                    به دشمن یکه تازی بختیاری

 هما در زیر پایت در بلاغت                       به بالش شاهبازی بختیاری

 پلنگی درمثال بیشه زاران                      امیری، سرفرازی بختیاری

 حیا و آبرویت شهره عام                          به چشمان دلنوازی بختیاری 

نژاد آریایی با تو معناست                      اصیل و پر ز رازی بختیاری

       تفنگت با قطارت در حمایل                        به اسبت هی بتازی بختیاری

  ز عشاق زمانه همچو کوروش                  به ایران عشقبازی بختیاری

        وطن از نام تو بر خود ببالد                       چو خورشید در فرازی بختیاری

 دنا و زرد کوه و اشترانکوه                           به زیر پر چو بازی بختیاری  

   قلم در وصف تو کی میتواند                      نگارد جمله سازی بختیاری

   بگفتم من ز ایلم تا بدانی                           به گیتی همطرازی بختیاری

پذیرایی به هر فرد غریبه                              همه مهمان نوازی بختیاری

به آرامش تو گویی کوهساری                  به تنگی کارسازی بختیاری

  اگر بخت یار باشد سیف گویا                      به چهار وهفت نازی بختیاری


آرمانشهر

مهم    مهم

 

بخش اول و دوم

آرمانشهراز نگاه ادیان و روابط بین الملل

 از نویسنده : محمود سیف

که دربخش سیاسی وبلاگ در دو قسمت قرارگرفته است

از دانش پژوهان عزیز انتظار نقد و یاری در انجام این مهم دارم.

www.mahmoudsaif.blogfa.com

www.mahmoudsaif.parsiblog.com


محمود سیف

    نظر

  

بسم الله الرحمن الرحیم

 در تقدم ملاکها هیچ ارزش و ملاکی مهمتر از تقوی و جهاد در راه

 خدا نیست و همین تقدم ارزشی و الهی باید معیار انتخاب و امتیا

ز دادن به افراد و استفاده از امکانات و تصدی مسئولیتها و ادار

ه کشور و بالاخره جایگزین همه سنتها و امتیازات غلط مادی

و نفسانی بشود.چه در زمان جنگ و چه در حالت صلح ،چه امروز

و چه فردا که خدا این امتیاز را به آنان عنایت فرموده است و صرف

 امتیاز لفظی و عرفی کفایت نمیکند که باید هم در متن قوانین

و مقررات و هم در متن عمل و عقیده و روش و منش جامعه پیاد

ه شود و مصلحت زجر کشیده ها و جبهه رفته ها و شهید و اسیر و

مفقود و مجروح داده ها و در یک کلام مصلحت پا برهنه ها و و گو

د نشین ها و مستضعفین  بر مصلحت قاعدین در منازل و مناسک

و متمکنین و مرفهین گریزان از جبهه و جهاد و تقوا و نظام اسلامی

 مقدم باشد و نسل به نسل و سینه به سینه شرافت و اعتبار پیشتازان

 این نهضت مقدس و جنگ فقر و غنا محفوظ بماند .

 امام خمینی (قدس سره  

    
 

 **********************************************************************************************************

           امام علی                                     

   نامه 53 نهج البلاغه ( خطاب به مالک اشتر )                        

به هر حال ، روى پوشیدنت از مردم به دراز نکشد ، زیرا روى پوشیدن والیان از رعیت خود ، گونه‏اى نامهربانى است به آنها و سبب مى‏شود که از امور ملک آگاهى اندکى داشته باشند . اگر والى از مردم رخ بپوشد ، چگونه تواند از شوربختیها و رنجهاى آنان آگاه شود . آن وقت ، بسا بزرگا ، که در نظر مردم خرد آید و بسا خردا ، که بزرگ جلوه کند و زیبا ، زشت و زشت ، زیبا نماید و حق و باطل به هم بیامیزند . زیرا والى انسان است و نمى‏تواند به کارهاى مردم که از نظر او پنهان مانده ، آگاه گردد .

 

  ************************************************************************

چه کسی قضاوت خواهد کرد؟

  

بخشی از مقاله : حدود اختیار ، مالکیت و زمامداری زن 

یکی از معمولترین نوع قاچاق انسان که به دلیل سود سرشار آن مطمع نظر گروهها و باندهای سازمان یافته است قاچاق زنان و دختران برای استفاده از آنها در کارهای فساد و فحشا و وادار کردن آنها به روسپی گری و بعضاً به کارگیری در مشاغلی چون پیشخدمتی و کلفتی است . در مورد قاچاق زنان ذکر این نکته ضروری است که تقریباً هیچ نقطه ای از جهان را نمی توان یافت که به نوعی از این پدیده و پیامدهای شوم آن تهی باشد ، اما برخی از مناطق جهان به طور سنتی و یا بدلایل دیگر ، بیشتر با آن دست به گریبان است ، پس از فروپاشی کمونیسم، تجارت زنان و دختران کشورهای اروپای شرقی و مرکزی و همچنین جمهوریهای شوروی پیشین افزایش چشمگیری یافته است

                                               چاپ در هفته نامه ی اشترانکوه متن کامل 

 

 مالکیت زننقد : حدود اختیار ، زمامداری و مالکیت زن  توسط دکترعزت الله دهقان

نماینده  محترم مردم دورورد و ازنا

در مجلس شورای اسلامی

آیا نسبت وجود تناقض در این قانون اهانت غیرمستقیم به مردم و نویسندگان این قانون که به عنوان خبرگان تدوین قانون اساسی، گلهای سرسبد حوزه و دانشگاه بوده اند، نخواهد بود که یکی از آنها شهید بزرگوار بهشتی و دیگری، صدوقی و آن دیگر هاشمی نژاد است؟ بالندگی قانون مترقی اساسی ایران واقعیتی است که بسیاری از حقوقدانان جهان را به تعجب واداشته است. واژه تناقض که مورد ادعای نویسنده است واژه ای است که در زمان تدوین اصول مذکوره در مشروح مذاکرات خبرگان، حتی به زبان بنی صدر و امثال وی جریان نداشته است.

                                        چاپ در هفته نامه ی اشترانکوه – شماره 239 – 16 مهر 86 

 

زنان و حرفهان ناگفته آنانبخشی از مقاله : زنان و حرفهای ناگفته 2

ما زنان امــروز بسیار خرسندیم هنگامی که جامعه به سمت شایسته سالاری در حرکت است. مردان و متفکران این جامعه در تبیین حقوق زنان مساعی لزم را می نمایند و سعــی در شناسـاندن حقـوق زن و زن بـه عـنوان وجودی با صلاحـیت و بـا استعداد دارنــد. در این راستا از مدیرمسوول مجله اشترانکوه به دلیل چاپ مقالاتی تحت عنــــــوان (اختیار زمامداری و صلاحیت زن) نوشته آقای محمود سیف در بیان حقوق زنان کمال تشکر و قدردانی را داریم.    اشترانکوه شماره ??? / ?? آذر ?? 

 

بخشی از مقاله : نگاهی به نقد آقای عزت اله دهقان 

  نویسنده ناهید رحمتی دانشجوی کارشناسی ارشد  

با توجه به اینکه بسیاری از عزیزان مقالات پیشین آقای سیف را خوانده اند و طرفداران بسیاری نیز دارد لازم به ذکر است که هیچ گونه اظهار نظری دال بر اینکه نویسنده قصد توهین به آرزوها و شخصیت های عزیز و محبوب و مظلوم انقلابی را داشته است وجود نداشته بلکه آنچه محرز است اینکه آقای دهقان این قصد را داشته اند که با استفاده از مظلومیت و محبوبیت نامبردگان به تحریک احساسات مردم انقلابی دامن بزنند. در ثانی قانون اساسی ما که نوشته شده بوسیله ی خبرگان و از انواع صافی ها گذشته است در سال 68 مورد بازنگری قرار گرفته و این بیانگر این است که ممکن است از افکار بشری نیز خطا صادر شود و ی ایرادی بر آن وارد باشد.  چاپ در هفته نامه محترم اشترانکوه ، شماره 242 ، 9 آبان 86

 

  بخشی از مقاله : زن ، تساوی ؟ تشابه ؟ نویسنده میترا لشنی ( دانشجو )

در کشور ما نیازمندی به نهضت زن هست. اما نهضت سفید اسلامی نه نهضت سیاه و تیره اروپایی.  

نهضت اسلامی زن باید سفید باشد. نه سیاه و تیره و نه قرمز و نه کبود و نه بنفش. نهضتی که احترام پدران را نزد دختران و احترام شوهران را نزد زنان از خیال نبرد. اساس خانواده را متزلزل نکند.  

نهضتی که زنان را به شوهرداری و مادری و تربیت فرزندان بدبین نکند کاری نکند که از سوی اقیانوسها ناله به آسمان بلند شود که ای وای کانون مقدس خانواده متلاشی شد. اطمینان پدری از میان رفت. نهضتی که دست جوانان شهوت پرست از شرکت و دخالت در آن کوتاه باشد. نهضتی که براستی از تعلیمات عالیه اسلامی سرچشمه بگیرد. نه اینکه به نام تغییر قانون مدنی قوانین مسلم اسلامی دستخوش هوا و هوس قرار گیرد. نهضتی که در درجه اول به یک بررسی عمیق و منطقی بپردازد تا روشن کند در اجتماعاتی که نام اسلام بر خود نهاده اند چه اندازه تعلیمات اسلامی اجرا می گردد؟

زن ایرانی می تواند نهضتی بپا کند که هم نو و دنیاپسند است و هم منطقی و هم از فلسفه چهارده قرن خودش سرچشمه گرفته باشد. بدون اینکه دست گدایی به سوی دنیای ...  

 چاپ در هفته نامه محترم اشترانکوه ، شماره 242 ، 9 آبان 86 

   

محمود سیفبخشی از جوابیه محمود سیف به نقد آقای عزت اله دهقان :

آقای دکتر نقایص یا تناقض ؟  

1ـ عدم اشراف به کل مقاله که در 5 شماره نشریه به چاپ رسیده است و صرفاً با استناد به بخش دوم مقاله که جزئی از کل مقاله هست موجب گردیده که نویسنده محترم نتوانند به تمامی مباحث مطروحه دسترسی داشته باشند و همین عامل باعث گردیده که قضاوت نه چندان کارشناسانه و جامعی از مقاله مرقوم فرمایند.

2ـ اشاره به واژه «تناقض» که در چندین جای نقد به چشم می خورد معلوم نیست در کجای بخش دوم این مقاله از سوی حقیر نوشته شده که در پاره ای از موارد به دلیل خستگی مفرط افکار و خصوصاً چشم، کلمات اشتباهی دیده می شوند و در روانشناسی هم به ثبوت رسیده که آدم گرسنه وقتی در خیابان به دنبال رستورانی جهت صرف غذا می گردد، کتابفروشی را کباب فروشی و بالعکس زمانی که بدنبال کتاب می گردد کباف فروشی را کتاب فروشی می بیند و اما گلایه ای که بر استاد هست اینکه نمی توان به صرف خطای چشم از سوی جناب عالی بنده را مورد کم لطفی قرار داده و حتی با انتساب واژه تناقض که مورد ادعای بنده قرار داده اید و حقیقت کذب است، در ردیف خیانتکاران و حتی بالاتر از آنان (بنی صدر و...) فرض نمایید، می دانید که نه تنها در این مورد اشتباه بزرگی را مرتکب شده که اولاً واژه ذهنی خود را به اینجانب نسبت داده اید، ثالثاً با تکیه بر آن مورد اتهام و اهانت غیرمستقیم به مردم و نویسندگان قانون و در ردیف خائنانی که به ارزشهای نظام و اسلام هستند، محکوم نموده اید و این گناهی نابخشودنی در محضر خداست که در آیه 37 سوره اسراء می فرمایند: «و لا تفف ما لیس لک به علم، ان سمع والبصر والفواد کل اولئک کان عنه مسئولا» (نسبت به چیزی که به آن علم و اصلاح نداری پی گیری مکن که هم گوش و هم چشم و هم زبان نزد خدا مسوولند) یعنی نه کسی را تکفیر کن و نه سرزنش و نه مورد اهانت که پاسخگوی نزد پروردگاری.

3ـ اشتباه و خطا و شاید بهتر بگویم کم لطفی استاد در کلمه «تناقض» به جای نقایص کهدر متن آمده است موجب گردیده بار دیگر با زیر سؤال بردن نویسنده به تخطئه قانونی با اصول دموکراسی و مردم سالاری و توهین به مقام شامخ شهدایی چون شهید بزرگوار دکتر بهشتی و هاشمی نژاد و صدوقی و... مردم، به تحریک احساسات مردم و جریحه دار کردن قلب آنان مبادرت کرده اید که از کسی همچون حضرتعالی بعید به نظر می رسد آن هم شخص مورد اعتمادی که بهترین و باهوش ترین و سالمترین قشر جامعه یعنی جوانان دانشجو بایستی از امثال شما درس گذشت، فداکاری، ایثار، تعهد، تدین، تخصص و اعتماد را فرا گیرند و خوب می دانیم که با مقدمه ای که پیش از این گذشت، نقد از درجه اعتبار نه چندان بالایی برخوردار است و همین واژه کذایی می تواند در محاکم مطبوعاتی به سوابق تحقیقاتی، پژوهشی و علمی شما که صاحب چندین عنوان کتاب و مقاله هستید لطمات جبران ناپذیری وارد نماید.  چاپ در هفته نامه اشترانکوه     متن کامل جوابیه  

  

 قلم توتم من استسیف ما قلم ما

قلم توتم من است، توتم ماست، به قلم سوگند، به خون سیاهی که از حلقومش می‌چکد سوگند، به رشحه خونی که از زبانش می‌تراود سوگند، به ضجه‌های دردی که از سینه اش برمی‌آید سوگند... که توتم مقدسم را نمی‌فروشم، نمی‌کشم، گوشت و خونش را نمی‌خورم، به دست زورش تسلیم نمی‌کنم، به کیسه زرش نمی‌بخشم، به سرانگشت تزویرش نمی‌سپارم، دستم را قلم می‌کنم و قلمم را از دست نمی‌گذارم، چشم‌هایم را کور می‌کنم، گوش‌هایم را کر می‌کنم، پاهایم را می‌شکنم، انگشتانم را بند بند می‌برم، سینه‌ام را می‌شکافم، قلبم را می‌کشم، حتی زبانم را می‌برم و لبم را می‌دوزم...‌اما قلمم را به بیگانه نمی‌فروشم .
قلم توتم من است،‌امانت روح القدس من است، ودیعه مریم پاک من است، صلیب مقدس من است، در وفای او، اسیر قیصر نمی‌شوم، زرخرید یهود نمی‌شوم، تسلیم فریسیان نمی‌شوم. بگذار بر قامت بلند و راستین و استوار قلمم به صلیبم کشند، به چهارمیخم کوبند، تا او که استوانه ی حیاتم بوده است، صلیب مرگم شود، شاهد رسالتم گردد، گواه شهادتم باشد، تا خدا ببیند که به نامجویی، بر قلم بالا نرفته‌ام، تا خلق بداند که به کامجویی بر سفره گوشت حرام توتمم ننشته‌ام. تا زور بداند، زر بداند و تزویر بداند که‌امانت خدا را، فرعونیان نمی‌توانند از من گرفت، ودیعه عشق را قارونیان نمی‌توانند از من خرید و یادگار رسالت را بلعمیان نمی‌توانند از من ربود... قلم زبان خداست، قلم‌امانت آدم است، قلم ودیعه عشق است، هرکسی توتمی‌دارد. و قلم توتم من است.                                دکتر علی شریعتی


سیف ما قلم ما

    نظر

  

سوالاتی از دکتر عزت اله دهقان  

در مورد مقاله آقای محمود سیف تحت عنوان زن از نگاه قانون اساسی و ادیان

حامد سیف-معلم

  جناب آقای دهقان ، با جوابیه ای که از جنابعالی که در هفته نامه اشترانکوه چاپ شد این را دریافتیم که به عنوان یک سیاست مدار و قانون گذار که هشت سال از عمرتان را در مجلس محترم شورای اسلامی بوده اید کمتر به قانون اشراف دارید ، چون اصل 177 را احتمالا مطالعه نکرده و یا دقت ننموده اید. 

اصل 177 قانون اساسی (( بازنگری در قانون اساسی )) به نوشته های آقای محمود سیف معنا و مفهوم میدهد ، اصل 177 یعنی حرف آخر در قانون اساسی ، یعنی ای ملت شریف ایران ما نویسندگان و پیشنهادکنندگان این اصل به خطا پذیری خود و امکان وجود نقایصی در قانون اساسی آگاهیم (( با توجه به مقتضیات زمانی ))

پس با صراحت میگوییم جناب آقای دکتر عزت اله دهقان اصل 177 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را رد میکنند چون میگویند که در  قانون اساسی  مطلقا هیچ نقصی وجود ندارد و این به معنا و مفهوم نقض اصل 177 است .   

   **************************

محمود سیف

اسلام ناب چیست اسلام نابی کیست؟

به راستی آقایان اگر کارمند سازمان یا اداره ای هستند و در طول ماه بیش از دو روز مرخصی و 8 ساعت مرخصی ساعتی ندارند ، چگونه در هر مراسم عزا و تشییع و تدفین و ترحیم سه ساعته و بیشتر شرکت میکنند و اگر حقوق آنان به اندازه ی بقیه ی کارکنان دولت است چگونه میتوانند در این دوره و نه همیشه به بذل و بخشش و اهدای هدیه به بیچارگان بپردازند و به قولی گدا پروری کنند و هویت همه را زیر سئوال ببرند و چگونه مبادرت به خرجهای آنچنانی میکنند ، مگر نه اینکه آنان هم مثل سایر کارکنان دولت دارای اقساط مسکن ، ماشین و خرجهای روزمره ی طول ماه هستند به راستی این موضوع از دوحال خارج نیست : 1- یا این گونه افراد از خانواده های متمکن و ثروتمند جامعه اند که اگر اینگونه است هیچگاه درد فقیر و کوخ نشین را نمیفهمند و نخواهند توانست به عنوان وکیل از حقوق و مطالبات آنها دفاع کنند چون از این قشر نبوده اند و فقرا با آنان هیچگونه قرابتی ندارند . 2- و یا اینکه اینگونه افراد از سوی عده ای سرمایه دار داخلی و خارج از استان حمایت میشوند که در آن صورت هم در آینده وامدار مردم نخواهند بود بلکه غلام حلقه به گوش کسانی هستند که حمایتهای مالی آنان ، اینان را به قدرت رسانده است و بایستی بدون توجه به خواسته ها و نیازهای مردم طبق نظر آنان امور شهر را به انجام برسانند و در تسهیلات بایستی آنان را پشتیبانی کند و پاسخگوی محبت کسانی باشد که این مسند را با هرگونه فعالیت برایشان فراهم کرده اند .از طرفی چرا در طول 4 سال گذشته هیچگاه فقیران و حاشیه نشینان شهر و روستاها را ندیده اند و امروز دایه ی مهربانتر از مادر شده اند . و در نهایت اگر کارمند دولت هستند ، چگونه از وقت اداره برای تبلیغ و ترویج دیدگاه خودو کاندیداتوری مجلس شورای اسلامی بهره میگیرند ؟ به نظر شما کسی که در یک محیط کوچک مثل اداره برای مردم حوزه ی عمل و ارباب رجوع ارزش قایل نیست درحالی که بابت آن حقوق دریافت میکند چگونه خواهد توانست در زمان وکالت از قدرتی را که مردم به او تفویض کرده اند به نفع آنان استفاده کنند ؟ کسی که الآن در حال ضایع کردن حق حقیقی مردم است چگونه فردا به مشکلات آنان خواهد رسید و از آنان دستگیری خواهد کرد ؟   چاپ در هفته نامه ی اشترانکوه   متن کامل مقاله 

 

*****************************

 محمود سیفبخشی از مقاله :  روابط عمومی در اسلام

در 23 سال نبوت پیامبر عظیم الشأن اسلام، هر گوشه از آن را که به مطالعه و بررسی و با چشم کارشناسانه می نگریم، درسهایی از روابط عمومی است که هیچگاه بزرگترین متخصصان روابط عمومی نوین دنیا نتوانسته اند آنها را پیش بینی نموده و در راستای آن قلم فرسایی نمایند. حال حدود 1400 سال پیش از این، چگونه می توان باور داشت که پیامبری امّی (بی سواد) بتواند اینگونه پیوندی ناگسستنی بین مدیریت و روابط عمومی بوجود آورد، پیوندی که بعد از سالها اکنون در روابط عمومی نوین و در تعاریف وارده می بینیم که روابط عمومی را یکی از وظایف مدیریت می دانند، یعنی یک مدیر قبل از اینکه مدیر باشد باید یک متخصص روابط عمومی و یک ارتباط شناس به تمام معنا باشد تا با نفوذ در افکار عمومی آنان را با اهداف و مقاصد خود همراه کرده و با مشارکت و همدلی و همراهی آنها وظایف مدیریتی خود را به انجام برساند.