سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سیف ما قلم ما

وبلاگ سیف ما قلم ما و سیف دیروز قلم امروز صرفا برای رفاه دانشجویان و دوستداران دانش است شاید توانسته باشم در حد توان خدمتی به جامعه کرده باشم.

ماه و پلنگ

    نظر

طُلُوع بیداری(اشعارمحمود سیف):

 بر گرفته از کانال تلگرامی نویسنده وبلاگ


پلنگم زل زده بر چشم ماهی
زند چشمک به ماهی ماه گاهی

پلنگ از شوق خود زد چنگ بر آب
به ناگه موج بُرد هم ماه و ماهی

#محمود_سیف

چه مهتابی چه ماهی چه پلنگی
چه دریایی چه ماهی چه نهنگی

شده صید نهنگ آن بچه ماهی
نشد صید پلنگ آن مه درنگی

#محمود_سیف

 


حیران. شاعر محمود سیف

    نظر

??حیران??
نه دین  مانده خدایا  نه ایمانی

نه ره برد به درونم صوت قرانی
ز کودکی تا به پیری صبح هر جمعه

دعای ندبه خوانده اما گرسنه نانی
کجا نوشت که حجاب است فروع دین

تا که شود زن و دختر به بند و زندانی
به دین ابراهیم خوک و هم شراب

حلال یکی  و حرام هر مسلمانی
گروهی به جشن  و شادی و لذت

گروهی همه سال در عزا و حرمانی
جماعتی به انتظار پرچم سیاه

 شده سینه چاک سید خراسانی
بین کفر و دین مانده ام نمی دانم

ارث کدام بود تسبیح و مهر پیشانی
آن ببرد سر به حکم الله تا که

به سر کند  شبی به عیش حورانی
آین بدهد سر که کشته شود تا

بگیرد او جامی شراب ز غلمانی
یکی کند سجده به قبله و کعبه

 یکی تکان سر مدام به ارض کنعانی
این خدا چه خدایی پیروان با هم

به مصاف و جنگ در رجز خوانی
اگر خدا یگانه بود پس به یقین باید

حکمش به همه آفاق کند هم خوانی
یا که آدرس خدا اشتباه به ما دادند

یا که نفع کسانی است در فرا خوانی
این به محکمه دیگری کند محکوم

آن مهدوی خواند و دیگری سفیانی
کاش زمانه بزاید کوروشی دیگر

عدالتی آرد  ز نوع رحمانی
 کاش طلوع کند این بار ز مغرب نور

لری ز ماد و ز زاگرس ز نسل ایرانی
کند به سر در هر شهر راس دجالان

کشد انتقامی سخت به رسم ساسانی
سیف مانده تک و تنها به این وادی

نه راه پیش مانده و نه دور گردانی 


ثم هدی_ محمود سیف

    نظر

??ثُمّ هَدی??

من نبودم ز ازل، از چه صدایم کردی
کُن بگفتیُ و شدم، بعد خدایم کردی

به زبان حرف نهادی، به بیانم اَسماء
به خلیفه گریّت جامه، ردایم کردی

گله مندم ز چرا ؟ اشرف مخلوق شدم
فَیَکون کُنّ شد و از اصل جدایم کردی

فتبارک به خودُ، احسن خالق چوشدی
ز چه ؟ از مُلک ومَلَک حال گدایم کردی

خیمه شب بازی این کهنه ی بازار شدم
من و ابلیس به این دام، که دایم کردی

"در ازل پرتو حُسنت ز تجلی دم زد"
عشق پیدا شد و این گونه فدایم کردی

این چه سرّی،که از عالم افلاک به خاک
فرشیم کردی و از عرش، ندایم کردی

ربّنا شُکراً، که با اَعطی کُلّ شُی، سیف
راندی از درگه خود، ثُمّ هدایم کردی

محمود سیف بختیاری
6 آذر98
????????????????

( ربَّنا اَعطی" سیفُ " کُلُّ شَیء خَلقَهُ)
راندی از جَنَّت خود، ثُمَّ هَدایم کردی
****************************
https://t.me/joinchat/AAAAAEU5epRPfgwDTQB3wQ

 


غزل : پایان انتظار از محمود سیف

    نظر

 ***پایان غیبت***
غریب   آشنا   دیدی    چه  کردیم ؟
همه  مست  و  خراب  تخته  نردیم
ز   غیبت ،  گر  رسد   پایان   غیبت
گمان  دارم به  ظاهر هم چو مردیم
از  آن  ترسم  که چون مظلوم زهرا
به   وقت   یاریت    بیگانه   گردیم
گل  نرگس  چو  جدت  شاه  مردان
بدان  درمان  تویی ما جمله  دردیم
تو گرما بخش و خورشیدی ،  دریغا
که  ما  در  بی  وفایی  کوه   بردیم
یدالله   با  جماعت  هست  هر   دم
ولی  افسوس ،  ما  تنها   و   فردیم
بیا  ، ای  نور،   روشن  کن  جهان را
منور   کن  قلوب   ما  ، که   سردیم
بیا  ،  تا   از  فرج    فجری   بسازیم
همین  حالا که رخ چون برگ زردیم
بیا    ای    وارث     سیف     ولایت
که دین و دل همه پر خاک و گردیم
محمود سیف_ 11اردیبهشت 97


غزل جامانده؟ محمود سیف

    نظر

****

                  ****جا مانده****
کاروان   رفت   و  من  اندر   طلب   یار  هنوز
من   جا   مانده   و   در   اول  این  غار   هنوز
راه  تاریک   و   خطرناک  و  خطرها  در  پیش
ز  پس  و  پیش  رها مانده  به  این  دار  هنوز
"در  ره  منزل   لیلی  که  خطر هاست  در  آن"
چو که مجنون نشدم بی سبب است جارهنوز
ساربان   گفت   که   گر   در   طلب  فیضی تو
گر   که   با  ما   نروی   گم  شوی و خوار هنوز
ساغری   نوش   بکردم    من   اگر   با    یاران
مرهمی   بود   به   این  خسته  و  بیمار  هنوز
اگر   از   شهوت  و  غفلت، حسد و بخل و  ریا
بکنم    رخت ،    بود    لحظه    دیدار    هنوز
صوفیم   گفت   که   گر  در  طلب  فیضی  تو
می شد   او  شمع  شب  افروز  شب تار هنوز
خواب   غفلت   ز  کف  سیف  اگر  برد   زمان
کاروان  دار    رهم   هست   که   بیدار   هنوز
            محمود سیف_15 مرداد 74

 


سروده شبیخون از محمود سیف

    نظر

** شبیخون**
درنگی  کن  که  بر  دارم    تفنگم
ببندم   من   قطار   پر     فشنگم
زنم  بر  قلب  دشمن  تا  که  بیند
چه غوغایی شده از رزم و جنگم
بیا  بنگر  هم  الوار  و  هم   اکراد
سپاهی صف شکن ازتیپ و هنگم
به  حیله از درون و از برون  کین
شبیخون کرده ما را عرصه  تنگم
بیا  با  هم  ز  این  وادی    برانیم
به  صحرا  شیر  و در  دریا نهنگم
زده   بر     ریشه    ایل   و   تبارم
خدایا    قدرتی     ده   پای   لنگم
لر   و  کرد   و   بلوچی   ای  برادر
دهم   سر‌  در  رهت  چونان پلنگم
کنم  من  پشت  گر بر دشمن دون
نماند   جز   به   عالم   نام    ننگم
اگر   کرکس    زند   پر   بر   دیارم
به   زیر   آرم   عقاب   تیز   چنگم
چه رنگین پرچمی  در  اهتزاز است
سفید  و سبز و سرخ  زیبای رنگم
چه خوش باشد که بر روی مزارم
زند   نعره  به  گیتی   شیر  سنگم
خدایا  سیف   را   از   ملک  ایران
جدا   هرگز   مکن   تا   روز  مرگم
 شعر : محمود سیف. شهریور 94


سین مثل سیل 1

    نظر

بی نام:
??این سیلاب نعمت خدا بود!

??سیل های اخیر متاسفانه ویرانی و تلفات داشت اما همین سیل چندتجربه را نشان داد:

??مچ جنگل خواران سودجو مقدس نما و آقازاده های سودجو و غارتگر را باز کرد که چه بر سر طبیعت آوردند و زمینه سیل را در شمال کشور فراهم کردند.

??مچ خالیبندهای به ظاهر سازنده و بباطن ویرانگر را درساختن باصطلاح خط ریل آهن و سد ها و جاده های نامطمئن را برای مردم گشود.

??دست دروغگویانی را که پول کلان گرفته بودند تا دعا کنند بلایای طبیعی نیاید را روکرد که دروغ گفتند و پول مفتی گرفتند و بلعیدند و مردم فهمیدند در زندگی مدرن دیگر دعا و جادو و جنبل تاریخ مصرفشان گذشته و دنیا دارعلم و فنونست نه توسل به توهم.

??به مردم ثابت شد حریم دریا و تالاب ورودخانه را اگر رعایت نکنند با قدرت قهریه امواج روبرویند و مقصر تنها حکومت نیست و خودشان هم مقصر ند.

??سیل اخیر ثابت کرد در مسیلها نباید فریب خشکسالی را خورد و ساختمان و تاسیسات ساخت. و باید دولت برای روز مبادا لایه روبی کند و اجازه ورود بحریم رودها و قطع جنگلها را ندهد.

??این پدیده ثابت کرد خدمتکار و دل سوز ملک و ملت چه کسانیند. و بجای حرف مفت زدن عمل میکنند. و تمام توان را برای نجات هموطن بکار میگیرند.

??دلسوزان ملت ایران معلوم شدند که چه کشورهائی هستند. دست حسن نصرالله و بشاراسد و فلسطینیها و عراقیها که میلیاردها دلار پول ما صرف رفاه و شکم گنده آنان شد. بیهوده بوده حتی یک پیام همدردی به ملت و دولت ندادند.

??به حکومت جمهوری اسلامی ثابت شد پولی که برای زیرساختهای اقتصادی کشورست را نباید خرج مفتخوران کشورهای عربی بکند و این سیل ثابت کرد. مسیولین جمهوری اسلامی د رحق و حقوق ملت ستم دیده ایران چقدرکوتاهی کرده اند.

??این بلایای طبیعی اخیر و زلزله کرمانشاه و چند جای دیگر معلوم کرد طلاکاری حرمین در عراق و تزئین شهرهای زیارتی عراق و ساخت کارخانه و مدرسه و بیمارستان برای عراقیان هیچ معجزه ای تولید نمیکند و بجز عقل و خرد و دانایی هیچکس در این مواقع به داد ملت و خود حکومت نمیرسد.

??این وقایع نشان داد وسواس سیاسی ـ عقیدتی مفید نیست و آدم متعبد و مومن و پیشانی پینه دار را در مشاغل استانداری و فرمانداری و شهرداری و رییس ستاد بحران وزارتخانه های فنی گماردن بی نتیجه است. چون اینان عُرضه تهیه طرح مبارزه با بلیات و هیچ عمل درستی را ندارند ود ر ذاتشان نیست زیرا اینها علم و دانش ندارند و دیدیم که از فرط راحت طلبی همه از دیار اسلام رفتند مسافرت به دیار کفر و کشور از نماینده مجلس و استان دار و فرماندار خالی بود.

??خود دولت و حکومت متوجه شد حقوق بگیرهای 20 و30 میلیونی و عیدی بگیرهای100ملیونی از دولتی تا مجلس نشین زیردرروترین انسانهایند و در این روزهای تنگ به خارج دررفتند و ارتش و بدنه رده پائین سپاه که اکثرا زیر 2 میلیون حقوق میگیرند درد ملت خود را میفهمند هم در موقع حمله دشمن از هموطن دفاع میکنند هم در بلایای طبیعی.

??تصاویر نشان میدهد عده ای بیکار بجای کمک به مردم برای خودنمایی رفتند تا زانو تو آب و سینه میزنند تا بلا رفع شود و هیچ بلایی رفع نشد.

??این بلایای طبیعی ثابت کرد که در خیلی چیزها باید یک تجدید نظر کلی کرد.

 


عرب زدگی

    نظر

تهاجم، تهاجم است‌ چه فرقی می کند، حال چه تهاجم فرهنگی غرب باشد و غربزدگی، یا تهاجم فرهنگی عرب باشد و عربزدگی. این افراطی است و آن تفریطی و هر دو فرهنگ و آداب و سنن این مرز و بوم با قدمت چند هزار ساله را نشانه رفته اند.

(محمود سیف)